روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسد به فقیری داد.                                                

فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت.

فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا و قشنگ

در سبد گذاشت و بازگردانید.

ثروتمند شگفت زده شد و گفت:

چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود،

پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟!

فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد…


پ.ن:
جدای از مفهوم زیبای داستان ولی کاش اونجا بودمو قیافه ثروتمنده رو می دیدم :))